Wednesday, May 26, 2004

به نام خدایم ، به نام خدایت

به احترام ورود همه شما از جایم برخواستم و تقدیم می کنم هر آنچه در سینه ام دارم
سلام
راستش این اولین باری نیست که از پشت یک تریبون سخنرانی می کنم اما اولین باری است که مقابلم آئینه نیست
اما درباره این پنجره نوپا باید با این مقدمه شروع کنم که
انسان پدیده ای غریب است
به فتح هیمالیا میرود ، به کشف اقیانوس آرام دست می یابد و
به ماه و مریخ سفر میکند
تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند
و آن دنیای درونی وجود خود اوست
برای قدم گذاشتن به این درون باید توشه ای از تفکر برگزید و بهائی که برای خرید آن
می توان پرداخت ، برای من ، تنها مطالعه بوده است و حالا می خواهم تمام متونی که
پنجره ای برای من در این امر باز کرده اند را تحت عنوان جاویدان ، که پس ازسیاحت
درون برای هر مسافری معنی پیدا میکند ، فریاد بزنم ، دیگه از اینکه نوشته هایم در
گوشه صندوق خانه ای خاک بخورد و یا خاکسترشان همسفر بادها به اعماق
فراموشی ها بروند ، خسته شده ام. امیدوارم که نظرات شما را در پایان هر متن
بخوانم و با احساس خودم مقایسه کنم ، بالاخره یک نفر باید قبول کند که کمی به اشتباه
رفته است
و چه زیباست احساس جاودانگی کردن
که البته برای رسیدن به این حس باید از کفر و تردیدهایی که خود برای خود به وجود
می آوریم بگذریم و تنها راهش بازخواست و گلایه کردن از خالقی است خودش همیشه
بهترین جواب ها را به تو القاء خواهد کرد
بیشتر انتشارات این وبلاگ همین گلایه ها و ابراز نارضایتی های بشر از این دنیائی
که برای خیلی ها جاودانه و برای بیشتر از آنها زود گذر است خواهد بود
و چه زیباست احساس جاودانگی کردن

این مجموعه برای همیشه ناتمام است و چه مشتاقم ، شعری که شما خوانده اید و من نمیدانم ، یاریم کند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

 

My Photo
Name:
Location: Mashhad, Iran

Don't look back...

 

 

© Copyright October 2006 by Alireza Vazirian Sani                                    Best Resolution :  1024 X 768