تصمیم
ساعتها به رقص ماهیای توی آکواریوم زُل می زنه. به خاطر جیرجیری که از پایهء صندلی گردونش درنمیاد عصبانی میشه و مدادِ توی دستشو میشکونه. صدای تلفن سکوت حبابای هوا ، که توی دریای چندلیتری کنارش اطاقش زندگی می کننو خط خطی میکنه. بعد از چند تا زنگ یک صدای نگران از اون طرف میاد روی بلند گو : الو ، هنوز خونه ای؟ پس چرا نمیای؟ همه منتظر توان ، نا سلامتی قرار برای آیندهء تو تصمیم بگیرن ... الو ... ا
بدون اینکه چیزی بگه ، فقط ترجیه میده به آکواریوم خیره بشه
بدون اینکه چیزی بگه ، فقط ترجیه میده به آکواریوم خیره بشه
0 Comments:
Post a Comment
<< Home