Sunday, February 06, 2005

مجازات

همه اندوههایم را در پائیز جمع کردم و آنها را در باغم به خاک سپردم. و چون بهار بازگشت و تابستان فرا رسید تا با زمین همبستر شود ، گلهای بسیار زیبائی در باغ من روئید که با دیگر گلها تفاوت داشت. همسایگانم برای تماشای گلهای باغ من آمدند و همه آنها به من گفتند : آیا در فصل خزان از بذرهای این گلها به ما می دهی تا در باغ هایمان بکاریم؟
اندوه در من است. دستاهای تهی ام را به سوی مردم دراز کردم اما کسی چیزی در آنها ننهاد...ا
نا امیدی در من است . دستای پرم را به سوی مردم دراز کردم اما کسی چیزی از من نستاند...ا

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

 

My Photo
Name:
Location: Mashhad, Iran

Don't look back...

 

 

© Copyright October 2006 by Alireza Vazirian Sani                                    Best Resolution :  1024 X 768