هيچ وقت خواب نيستم
يك چيزي رو حس مي كردم
يك جورائي ته دلم - به اندازهء پريدگي رنگ آبي ماه - سردش بود
ساعت 12 شب بود
گوشي رو گرفتم تو بقلم. يعني همونچوري كه
جلوي تلويزيون دراز كشيده بودم ، گذاشتمش روي سينه ام
هنوزم يك چيزي توي وجودم داشت خودشو به اين در و اون در ميزد
ساعت دوازده و يازده دقيقه شد. صداي تلفنم بلند شد
يك زنگ...ا
بدون اينكه بهش نگاه كنم مي دونستم تويي
زنگ دوم...ا
الان موقع اينه كه عكست به اندازه تمام صفحه بزرگ بشه
سه تا زنگ...ا
فقط صبر كردم
زنگ چهارم بود كه گوشي رو گرفتم جلوي چشمام
اشتباه نكرده بودم
پنج تا زنگ...ا شش تا زنگ...ا هفت تا زنگ...ا
شايد ترسيدي كه منو از خواب بيدار كني. عكست از روي صفحه رفت ، همه چيز ساكت شد. تلفنو قطع كردي ، اينو روي گوشي نوشته بود. شايد هم منظورش اين بود كه من گوشي رو بر نداشتم
فقط مي دونم نمي خواستم بشنوم كه چيزي براي گفتن نداري و بايد صبر كنم تا خودم همه چيزو ببينم
پاورقي : دلم مي خواهد در ديوانگي هم تنها باشم
يك جورائي ته دلم - به اندازهء پريدگي رنگ آبي ماه - سردش بود
ساعت 12 شب بود
گوشي رو گرفتم تو بقلم. يعني همونچوري كه
جلوي تلويزيون دراز كشيده بودم ، گذاشتمش روي سينه ام
هنوزم يك چيزي توي وجودم داشت خودشو به اين در و اون در ميزد
ساعت دوازده و يازده دقيقه شد. صداي تلفنم بلند شد
يك زنگ...ا
بدون اينكه بهش نگاه كنم مي دونستم تويي
زنگ دوم...ا
الان موقع اينه كه عكست به اندازه تمام صفحه بزرگ بشه
سه تا زنگ...ا
فقط صبر كردم
زنگ چهارم بود كه گوشي رو گرفتم جلوي چشمام
اشتباه نكرده بودم
پنج تا زنگ...ا شش تا زنگ...ا هفت تا زنگ...ا
شايد ترسيدي كه منو از خواب بيدار كني. عكست از روي صفحه رفت ، همه چيز ساكت شد. تلفنو قطع كردي ، اينو روي گوشي نوشته بود. شايد هم منظورش اين بود كه من گوشي رو بر نداشتم
فقط مي دونم نمي خواستم بشنوم كه چيزي براي گفتن نداري و بايد صبر كنم تا خودم همه چيزو ببينم
پاورقي : دلم مي خواهد در ديوانگي هم تنها باشم
6 Comments:
انتظار،ساكت شدن ،آرامش، زندگي كردن در خيال، واقعيت ، وحشت از شب ، به دنبال كدامين روياي دست نيافتني خود مي گردي اي تنهاترين انسان
az jalaseye konkoor oomadam be daro divar bado birah migoftam ..........fek konam be mojazate gonahe bazi harfam bud ke 1 haftas 1 sher naneveshtam........zaheran comment gozashtanam ham joze hamoon mojazate ke aslan be fekram nemirese ke chi........ama khob nemidone.......nemidoone nemidoone.......man sime telefono az bargh keshidam ke yadam bere montazeram vali nemire nemire nemire......be khoda yadam raft chi mikhastam comment bezaram.....hala aslan man ghahram ba hame faghat age mikhai to cheshm bezar biam peidat konam.......ghabul????????
charkhe gari dar hasrate va mandane asb.........asb dar hasrate va mandane garichi........mane garichi dar hasrate marg........( man eteraz daram chand ta sara aya?????????)
salam,salam...fek konam hame dar devonegi hashon tanha bashan..chon kesi jorat nadare nazdikeshon she.lol...
by the way chera sohrab bayad baraye mahi ghermze kocholot gerye kone..mage onam del tange....
mamnoon ke be hem sar zadi..bazam beya...hoze khunamoon chand ta mahe kocholo dare..shayad betoonan mahe kocholoto hata baraye ye lahze shad konan..
rasti( bebakhshid enghad harf mezanam:)))cheghad khunat ba safast
ya hagh
بزرگترین مشکل آدمهایی که هیچوقت خواب نیستند اینه که زندگی رو به غیر از حس کردن درک هم می کنن...
نگين نمي تونستم اين جمله اي كه گفتي رو به كسي بفهمونم....ا
Post a Comment
<< Home