Friday, July 22, 2005

من ماندم و سکوت وسیاهی

دیشب تمام شد
امروز با پوششی سپید
پا می گذارد , بر روی پشت بام
شاید خدا کند
کوته نظری بی افکند به ما
در جستجوی نور
اما به شکرانهء جنگِ با این شب سیاه
از پشت پردهء ستاره ها
باز می آید صدا
روز می رود برای سرکشی از آسمان و من
می مانم بدون نظرکرده ای
بر سقف روزگار


پاورقی : یکشنبه 26 خرداد / هنگام طلوع روز / با چشمانی پف کرده از شب نخوابی / گوشه پنجره اطاق ، همانجایی که برای تکیه دادن جای دردناکی دارد

پاورقی تر : کامپیوترم خراب شد از بس که سوخت.....ا

پاورقی ترین : به دلیل پاورقی تر پست کردن این شعر زیادی طول کشید.... از همینجا ازش معذرت می خوام

پاورقی تر ترین : فک می کنم تو یک جمله قبلا اینی که من الان گفتم , یک نفر دیگه گفته
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند , آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

salam .. shere ghashangi bood .. halet khobe?

Monday, July 25, 2005 12:23:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

doos nadarm chiiz ro befrestam be darak vagarna migoftam be darak ke kasi be fekre mahi ha nist..........vali migan mishe too lajane khales sazie mes tala peida kardo noghre.........to bavar mikoni??????????!........

Wednesday, July 27, 2005 1:59:00 AM  

Post a Comment

<< Home

 

My Photo
Name:
Location: Mashhad, Iran

Don't look back...

 

 

© Copyright October 2006 by Alireza Vazirian Sani                                    Best Resolution :  1024 X 768