Monday, October 10, 2005

پاییز / باغ من

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستین ِ سرد ِ نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سکوتِ پاکِ غمناکش
سازِ او باران ، سرودش باد
جامه اش شولای ِ عریانی ست
ور جز اینش جامه ای باید
بافته بس شعلهء زر تار ِ پودش باد
گو بروید ، یا نروید ، هر که در هر جا که خواهد ، یا نمی خواهد
باغ بان و رهگذاری نیست
باغ ِ نومیدان
چشم در راهِ بهاری نیست
گر زچشمش پرتو ِ گرمی نمی تابد
ور به رویش برگِ لبخندی نمی روید
باغ ِ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردونسای اینک خفته در تابوتِ پستِ خاک می گوید
باغ ِ بی برگی
خنده اش خونی است اشک آمیز
جاودان بر اسبِ یال افشان ِ زردش می چمد در آن
پادشاه فصلها ، پاییز

پاورقی : مهدی اخوان ثالث ( م.امید ) مجموعه زمستان
پاورقی تر : دلم می خواست پاییز باشم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

 

My Photo
Name:
Location: Mashhad, Iran

Don't look back...

 

 

© Copyright October 2006 by Alireza Vazirian Sani                                    Best Resolution :  1024 X 768