Tuesday, February 20, 2007

همون شبی که تا صبح بارون اومد

باران
رویاست
میان بالهای شب می خزد
به پنجره های بسته دست می کشد
و در میان رازها راه میرود

باران
رویاست
آرزوها را صدا میکند
درگوچه های گذشته ، قدم میزند
هیچ نمی پرسد
همه چیز را می داند...ا

باران
رویاست
و رویاها
به بارانی شسته خواهند شد
تو نیز بارانی
میان رویاهای من ، تا صبحدم قدم میزنی
رازها را نوازش میکنی
هیچ نمی پرسی
همه چیز را می دانی...ا

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

 

My Photo
Name:
Location: Mashhad, Iran

Don't look back...

 

 

© Copyright October 2006 by Alireza Vazirian Sani                                    Best Resolution :  1024 X 768