□ 20
و در آنجا درختی هست
و خانم درخت پسربچه ای را دوست دارد
و پسربچه هر روز به آنجا می آید
و برگ های خانم درخت را جمع می کند
و با آنها تاجی میسازد و پادشاه جنگل را بازی می کند
و روز که تمام می شود ، دوباره خودش می شود تا برود که بخوابد
تا آنجایی که پسر بچه می داند ، پادشاه ها آنقدر سرشان شلوغ است که حتی وقت خوابیدن هم ندارند.
و خانم درخت پسربچه ای را دوست دارد
و پسربچه هر روز به آنجا می آید
و برگ های خانم درخت را جمع می کند
و با آنها تاجی میسازد و پادشاه جنگل را بازی می کند
و روز که تمام می شود ، دوباره خودش می شود تا برود که بخوابد
تا آنجایی که پسر بچه می داند ، پادشاه ها آنقدر سرشان شلوغ است که حتی وقت خوابیدن هم ندارند.
5 Comments:
bebakhshid jenab! manzooretoon ine ke shoma padeshah tashif darin? :))
akh! esmam ja moond! man boodam!
eeeeeeeeeeeeee. be jane agha sani man nazar dadam vali nemidoonam chera nis!!!!!!!!! hala dobare migam zamani ke in dastanaye khanoom derakht tamoom she, tartibesho nabayad taghir bedin?
man khod padeshah nistam ama padeshahan ra chera... ;D
chera . bayad moratabesh kard. ama alan be hamoon tartibi inja minevisam ke aval neveshtam... vase hamine gahy chandta mozoesh shabihe hame... shoma amator bodane mano bebakhshin dige... ;D
Post a Comment
<< Home