Tuesday, August 23, 2005

دیوانه

ماه من دیوانه
روز من دیوانه
شام من دیوانه
قلب من دیوانه
جغد من می خندد
امشب حتی آتش هم دیوانه

پاورقی : خوش به حال دیوونه

بابای من

با سیخ های کاج و در اصل با چوب وسنگ
برای خودم بابا لنگ دراز و مهربونی ساختم
و ازش یک قاب ساختم واسه دیوار اطاقم
و هر شب سایهء اونو می بینم که اومده دنبالم

پاورقی : مال و منالی ندارم
اما ستاره ها رو

هر چی شمردم مال تو

Friday, August 12, 2005

بارون

باد بود که پیراهن مرا ربود
هوس یک هم آغوشی با دل زمین
در چمن زار شهوت من می چرید
تشنگی هام همه حسرت دریا بود
لیک ماه بود که برروی من می چکید
این همه ستاره نظاره گر بودند
باز من شرم نکردم برای بوسیدن

Monday, August 08, 2005

کویر

دلم می خواست از بزرگی دل کویر واستون بنویسم اما انگار قدرتشو ندارم
شاید هم اجازشو ندارم

Monday, August 01, 2005

نگین تولد مبارک

ستاره ای که امشب درخشید
هزار سال نوری پیش متولد شده بود
دیگر دلم برای سکوت هیچ ستاره ای نمی تپد چون که روز مرگش را نسل ما نخواهد دید

نگین تولدت مبارک

پاورقی : از طرف من و آرش
 

My Photo
Name:
Location: Mashhad, Iran

Don't look back...

 

 

© Copyright October 2006 by Alireza Vazirian Sani                                    Best Resolution :  1024 X 768